معنی نیم دم - جستجوی لغت در جدول جو

نیم دم(دَ)

لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از نیم رو — تصویر نیم رو

نیم رخ، یک طرف صورت، یک سمت چهره، برای مثال نیم رو خاکین چو بوسم پای تو / بر سر از تو تاج تمکین آورم (خاقانی - ۶۴۴)، غذایی که از سرخکردن تخم پرندگان، به ویژه مرغ خانگی در روغن تهیه می شود، به صورتی که سفیدۀ آن ببندد

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از نیم دار — تصویر نیم دار

لباسی که مدتی بر تن کرده باشند، کارکرده

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از نرم دل — تصویر نرم دل

رئوف و مهربان

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از نیم دست — تصویر نیم دست

تخت، مسند، برای مثال دست آفت بدو چگونه رسد / تا در او نیم دست دستور است (انوری - ۶۷)، نیمکت

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از نیم رخ — تصویر نیم رخ

نیمۀ صورت، ویژگی عکس یا تصویری که نصف صورت را نشان بدهد

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از نیک دل — تصویر نیک دل

خوش قلب، خوش فطرت

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از نیم گرم — تصویر نیم گرم

آنچه نه داغ باشد نه سرد، ولرم

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از نامردم — تصویر نامردم

ناکس، فرومایه، بدسرشت، پست فطرت

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از نیم پز — تصویر نیم پز

گوشت یا چیز دیگر که خوب پخته نشده باشد، نیم پخته

فرهنگ فارسی عمید

(دَ)

کنایه از جفت و همسر. رجوع به نیم آدمی شود

لغت نامه دهخدا

(خُ)

گلدان. گلدان سفالین. اصیص، تغار. (یادداشت مؤلف) : الاصیص، نیم خم که در او شاهسپرم کارند. (السامی) (یادداشت مؤلف)

لغت نامه دهخدا

(نَ)

رطوبت دار. مرطوب. که هنوز رطوبتی دارد و کاملاً نخشکیده است:
که بازآمدی جامه ها نیم نم
بدین کارکرد از که یابی درم.
فردوسی

لغت نامه دهخدا

تصویری از نیم من — تصویر نیم من

نصف یک (من)

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از نیم دار — تصویر نیم دار

کار کرده

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از نیم رخ — تصویر نیم رخ

نیمه صورت

فرهنگ لغت هوشیار

میوه ای که هنوز نرسیده و پخته نشده، مرغی که پر و بال آن هنوز در نیامده

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از نیم بر — تصویر نیم بر

(کشتی) فنی است از فنون کشتی: (تلخ و تند است از چشمت نظری میخواهد آسمان از نگهت نیم پری میخواهد) (گل کشتی. توبا. 407)

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از نامردم — تصویر نامردم

فرومایه، نا اهل، بی قدر و مروت

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از نیم پز — تصویر نیم پز

نیم پخته نیم پخت

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از نیم ته — تصویر نیم ته

تقسیم شده به دو بخش نصف شده

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از نرم دل — تصویر نرم دل

کسی که دارای قلبی رئوف است رحیم مقابل سخت دل

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از نیم پر — تصویر نیم پر

ظرفی که تا نیمه دارای چیزی باشد: نصفه، آنچه که بنصف رسیده باشد

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از نیم رخ — تصویر نیم رخ

((رُ))

نصف چهره، مقابل تمام رخ، منظره هرچیز از جانبین

فرهنگ فارسی معین

تصویری از نیم دست — تصویر نیم دست

((دَ))

تخت، مسند کوچک

فرهنگ فارسی معین

تصویری از نیم ته — تصویر نیم ته

((تَ))

نیم تاه، تقسیم شده به دو بخش، نصف شده

فرهنگ فارسی معین

تصویری از نیمه دل — تصویر نیمه دل

Halfhearted

دیکشنری فارسی به انگلیسی

پنجره

فرهنگ گویش مازندرانی

تصویری از نیمه دل — تصویر نیمه دل

полусердечный

دیکشنری فارسی به روسی

تصویری از نیمه دل — تصویر نیمه دل

напівсердечний

دیکشنری فارسی به اوکراینی

نیمه دل، نیم قلب

دیکشنری اردو به فارسی

تصویری از نیمه دل — تصویر نیمه دل

półserca

دیکشنری فارسی به لهستانی

تصویری از نیمه دل — تصویر نیمه دل

apático

دیکشنری فارسی به اسپانیایی

تصویری از نیمه دل — تصویر نیمه دل

desinteressado

دیکشنری فارسی به پرتغالی

تصویری از نیمه دل — تصویر نیمه دل

halfhartig

دیکشنری فارسی به هلندی